داستان طلوع و افول آقای زاهد نجفی در مدرسه نمونه زمانی از روایت خودم

در یکی از روزهای شهریور ماه  تابستان 1388 که رفته بودم مدرسه سری بزنم  ، معاونین مدرسه یعنی آقایان درزی و افشار در دفتر معاونت مشغول انجام وظایفشون بودن آقای فدایی هم در دفتر مدیریت سرگرم رتق و فتق امور روزمره ی مدرسه بودن من به راهرو که اومدم  چشمم به جمال آقای زاهد نجفی روشن شد . ایشون رو از حدود هفت هشت سال پیش  می شناختم یه دوره ی آموزش ضمن خدمت برای معلمها  گذاشته بودن که بیشترش هم راجع به علوم تجربی بود آقای نجفی در اون کلاسها همراه ما بود  از همون موقع با توجه به شوخی ها و بداهه گویی ها و تکه پرانی های طنزی که در کلاس داشت از اخلاقش خوشم اومد بعد از اون همیشه سلام و احوال پرسی گرمی داشتیم .

خلاصه ، اون روز تابستونی 88 آقای زاهد نجفی به مدرسه نمونه زمانی اومده بود برای چی ؟ ازش پرسیدم کاری داری یا برای دانش آموزی به مدرسه ی ما آمده ای ؟ خیلی آرام گفت : حالا بازش نکنیم ، قراره من  مدیریت این مدرسه رو بر عهده بگیرم . اومدم یه آشنایی جزیی پیدا کنم ... خلاصه اون روز آقای نجفی رو همراه خودم کردم دفتر دبیران ، دفتر مدیریت ، کتابخانه ، آزمایشگاه ، کارگاه ، آبدارخونه ، کلاسها ، نمازخانه ، سالن ورزش ، حتی راه پشت بام مدرسه رو به ایشون معرفی کردم ! خلاصه تشکر کرد و رفت اما چند روز بعد شنیدم ابلاغ مدیریت مدرسه رو گرفته و رسما برای شروع سال تحصیلی 1388 مدیر مدرسه نمونه ی زمانی شدند . 

البته آقای نجفی معاونان جدیدی آورد مانند آقای دولت آبادی و آقای تاجیک که هر دو از معاونین کار بلد و فعال بودند . البته آقای فدایی معاونین خود را به محل دیگری که منتقل شده بود برد . 

خلاصه مدرسه با مدیریت منسجم و خوب تیم جدید مانند گذشته  با موفقییت به کار خود ادامه داد تا این که رسیدیم به شهریور 1395 ،  خوشبختانه یا متاسفانه جناب آقای زاهد نجفی از مدرسه ی ما رفتند ... البته چون به سمت معاونت آموزشی منطقه 19منصوب شدن خوشحال شدیم اما چون در این چند سال با روش کار و منش ایشون عادت کردیم ناراحت شدیم !!!

امیدوارم جناب آقای زاهد نجفی در پستی که قرار گرفته اند بیش از پیش موفق باشند .